سلام به همه ✨
من الان حدود دو یا سه هفته هست فکر کنم که رمان ( چی پرنسس تنیس؟؟؟ ) رو گذاشتم ، اینطوری بوده که به من گفتن که نیومده ، مثل اینکه برای من فقط پست میشه ، من واقعا متاسفم.
من دوباره فرستادم ، اگه نیومده بود بهم اطلاع بدین.
ممنون ✨♥️
سلام به همه ✨
بابت تأخیر واقعا متاسفم ، امشب کلی پست میزارم امیدوارم که خوشتون بیاد 😇
یک قسمت رمان رو امشب میزارم یک قسمت طولانی میزارم تا جبران کنم برای عشقام 🤗♥️
شاید قسمت بعدی که قرار بود چهارشنبه همین هفته بزارم براتون اونم طولانی امشب بزارم.
براتون دو تا مانگاه از ریوساکو میزارم امشب
توییت میزارم ، یک توییت طولانی میزارم و یک توییت کوتاه
رمانم میزارم
دیگه.... دیگه نمیدونم
تا امشب بگین چی بزارم براتون ✨⭐
سلام ♥️
بچه ها یکتا جون نمیتونه تا چند ماه فعالیت کنه ، اصلأ نگران نباشید اتفاقی نیفتاده.
فقط گفتم نگران نباشید ♥️💗💖
سلام سلام 💗💗
بچه ها من بابت اینکه رمانم رو دیر گذاشتم و بهتون قول دادم عکسای بی تی اس و بلک پینگ میزارم شرمنده 🙂
تا نیم ساعت دیگه گذاشته میشه 😊 (بی تی اس) و (بلک پینگ).
هاااا
راستی هر درخواستی که دارین بگین چون شاید دیگه فعالیت نکنم نمیدونم ولی شما درخواستی هاتون رو بگین. (بخواطر اینکه یک هدیه کوچولو بهتون بدم 😅😇 ولی مطمئن نیستم 🙂🙃
دوستون دارم خیلی زیاد 😘😘😘😘💖
سلام 💗✨
بچهها لطفاً انقدر خودتون رو ناراحت نکنید.
باور کنید من نمیدونم از چی خوشتون میاد من وقت میدونم که دونفر توی این وب عاشق بی تی اس ✨ هستند.
پس دوباره میگم وقت درخواستی که دارین رو بهم بگین یا همون روز میزارم یا روز بعد میخواد عکس باشه رمان باشه و.......
وقت بگین 😊
دوستون دارم خواااااهر های خوشگلم 😘😘💖💖♥️❤️
سلام
شرمنده بچهها من نمیتونم بخواطر چند تا مسئله رمان رو ادامه بدم.
البته شاید رمان رو ادامه ندم.
شایدم رمان جدیدی رو شروع کنم.✨
حالا با یکتا جون صحبت میکنم.✨
ولی پست و چالش و.......هر چی که باشه براتون میزارم البته با نظر خودتون ✨
سلام عشقیییییی ها ♥️❤️😘😘
خوب بخواطر اینکه لیوای خوب شده من میخوام پست بزارم براتون البته با نظر خودتون 💗💗
لیوای جون تو هم میتونی شرکت کنی 💗💗
ریوما
حدود نیم ساعته که آودمش بیمارستان هنوز اجازه نمیدن ببینمش....
دکتر+آقای اچیزن...
با صدای دکتر....از فکر خیال بیرون اومدم....
-بله.....حالش خ....خوبه.....؟؟؟
+بله حالشون خوبه نگران نباشند.....
-میتونم..... ببینمش...؟؟؟
+بله.....توی اتاق هستن ولی هنوز بیهوش نیومدن...
-باشه..... ممنون..
+خواهش میکنم...
بدون اینکه جوابش رو با لبخند بدم سری رفتم پیشش.....
در اتاق رو باز کردم.....دیدمش....دیدمش....روی تخت بود..رفتم کنارش نشستم....
♥ فلش بک ♥
داشتم با خودم حرف میزدم....
-ر.....روزاکی مواظب باش....
سرم رو برگردونم که ببینم چی میگه.....که....
با درد ناک ترین ضربه رو به رو شدم.....
ریوما اومدش کنارم نشست.....
-روزاکی.....حالت خوبه.....
همه مردم دورمون جمع شده بودند.....
و.....و صدای ریوما اخرین صدای بود که شندیم.....
بعدش.....بعدش همه جا سیاه شد......
ریوما
چشماش.... چشماش رو بسته بود فکر کنم بهوش شده بود.....
یک دستم رو زیر زانو هاش گذاشتم دسته دیگه مو دور بازو هاش.....
مثل یک بچه توی بغلم بود......
- زمان حال *
- صدای ناله ی شندیم..... خیلی ضعیف بود.....
- -ر..... روزاکی.....
- +م....ن......کج......ام....؟؟؟؟؟
- -آروم باش.......الان بیمارستانیم....
- +بی......مار.....ستان.....؟؟؟؟
- ساکونو
بدنم خیلی درد میکرد.....سرم....کمرم......؟
ریوما اچیزن
اخلاق:مغرور،جذاب،تنیس،بازی با کاروپین
سن:17/3ماه
ساکونو روزاکی
اخلاق: تنیس،آهنگ گوش کردن،بازی با کاروپینا
سن:17
هنری روزاکی،پدر ساکونو
اخلاق:مغرور
سن:38
رزا اکرمن،مادر ساکونو
اخلاق:مهربون
سن:33
نانجیرو اچیزن،پدر ریوما
اخلاق: اخلاقش رو خودتون میدونید
سن:38
رینکو اکرمن،مادر ریوما
اخلاق:مهربون
سن:33
کازویا روزاکی،برادر ساکونو
اخلاق:مغرور،تنیس،ساکت
سن18/7ماه
ریوگا اچیزن،برادر ریوما
اخلاق:مغرور،اذیت کردن و انتقام گرفتن از کاروپین،تنیس،روی مخ ریوما
سن:18/6ماه
میکو روزاکی،خواهر ساکونو
اخلاق: مغرور،عاشق گوشی و آهنگ،بازی کردن تنیس با ساکونو
سن:18
ناناکو اچیزن،خواهر ریوما
اخلاق:مهربون،جیغ جیغ قو، مراقبت از ریوما
سن:18
جک ایوانز،دوست ساکونو
اخلاق:ساکت،مراقبت از ساکونو،ولگردی
سن:17/5ماه
آتان هلر: دوست ساکونو
اخلاق: ولگردی،روی مخ ساکونو
سن:18
توموکو آلن،دوست ساکونو ولی هم دیگر رو مثل خواهر میخوان و دوست دارند
اخلاق:ولگردی با ساکونو و صوفیا،خرید،تنیس و....
سن:17
صوفیا آلن،دوست ساکونو و دختر عموی توموکو هستش و هم دیگر رو مثل خواهر میخوان و دوست دارند
اخلاق:ساکت ولی اااگه خیلی ناراحت بشه از کوره در میره،موزیک گوش دادن
سن:17
امیلی دیکنسون،دشمن خونی ساکونو
اخلاق:اذیت کردن ساکونو،شروره،همه ی مدرسه ازش میترسن
سن:17
ساکونو
حدود دو ساعت توی هواپیما بودم ، دوست داشتم هر چه زود تر خانواده و دوستانم رو ببینم...؟
پس از چند ساعت تونستم از هواپیما بیرون بیام رفتم داخل فرودگاه که برم بیرون ، همینطور که داشتم میرفتم برخورد کردم به یک نفر
+ااااااخ......ااااخی
-واااای......فکر کنم سرم شکست.....
+ پ......پسر دایی....ریوما....؟؟
-ر..... روزاکی....؟؟؟؟؟
+چرا اینجای....؟؟؟
-......؟؟
منتظر بود که دوباره حرفم رو تکرار کنم ، فکر کنم با ظربه ی که بهم خوردیم سرش شکست 😂😂
دلم براش میسوزه ولی حقشه باید تاوان کار های که با من کرد رو بده 😒
+میگم سرت خوبه...
یکم با صدای بلند حرف زدم....
- چته دختر آروم حرف بزن.... نه خیر سرم رو شکستی...😒😒
- +خوب به من چه خودت بلد نیستی راه بری...😏
- دلم میخوادست سر به سر بزارم...اااخه حال میده...😆
- ریوما
- خیلی خوشگل شده بود مو هاش تا زیر زانو بود دم اسبی بسته بود شلوار لی آبی زخمی با یک تاب سفید ساده که بنداش دور گردن بسته شده بود با کفش سفید اسپرت خیلی جذاب به نظر میرسید.....
- +آهااااای....از زمین به ریوما.....کوجاااای پسر.....؟؟؟؟
- -هاااا.....چی.....اینجام....
- +میدونم اینجای....😂😂....خوش بختم..😂
- -هر هر....مسخره...😂
- +ریوما...
- -هااا...
- +امروز مهمون من هر چی باشه قبول....
- -هر چی......
- +اره هرچی....؟؟؟
- -پس باید بگی معذرت میخوام...😏😏
- +وایستا واااایستا....به چه دلیل باید از معذرت خواهی کنم....😒😒
- -چون...حواست سمت پسرا هستش خوردی به من برای همین...😂😂😏
- +خیلی بدی...😒
- +پرو حرفی کنی دعوتت نمیکنم.....
- -نکن.....خدافظ...
- +وایستا.....باشه...
- -ااااهم...؟
- ساکونو
- خیلی جذاب شده بود......دلم میخواست همینطوری با هم دیگه راه بریم.....شلوار مشکی با یک تیشرت کاملا سفید و یک پی راهن سفید و با خط های آبی و کفش های مشکی اسپرت خیلی شیک شده بود.....من همیشه عااااشق تیپ های اسپرت بودم و هستم.....
- داشتم همینطور که با خودم حرف میزنم میرفتم که.....
- - روزاکی....صبر کن...
- و با درد ناک ترین ضربه رو به رو شدم.....و بعد همه چی سیاه شد....
- *خوب امیدوارم که خوشتون اومده باشه 💗💗💗و اگه بد بود حتماً بهم بگین 😊😊😇😇 ممنون ♥️♥️♥️♥️
1 کاشکی مال من بودی 😱
2 دوست دارم 😻
3 حیف بداخلاقی ک 😠
4 عصبی میترسم 😒
5 عاشقتم 😝
6 خیلی ازت خوشم میاد 😎
7 خیلی باحالی 😉
8 بی نهایت دوست دارم 😘
سلام
بچهها شرمنده نمیتونم عکس شخصیت های رمان رو بزارم.😞😞
با یکتا جان صحبت میکنم ♥️ و ببینم اجازه میدن که یکی یکی عکس شخصیت ها رو بزارم.
سلام عشقیییییی های منننن 😘😍😘
من نویسنده جدید هستم.
اسمم به قلم Sakono هستش و اسم اصلیم هستی هستش.
خوب بریم برای معرفی رمان
ژانر: عاشقانه و غمگین ، ده درصد غمگین و نود درصد عاشقانه 💗
امیدوارم که با نظر های خوشگلتون منو شاد و پر انرژی کنید 😍😍♥️♥️
اگه رمانم مشکلی داشت یا بد شده بود حتماً بگین.
ممنون ♥️♥️♥️
سلام به همه ✨
من الان حدود دو یا سه هفته فکر کنم باشه که رمان ( چی پرنسس تنیس؟؟؟ ) رو گذاشتم.
اینطوری به من گفتن که نیومده یعنی پست نشده ، من دوباره فرستادم ، مثل اینکه برای من فقط پست میشه و من واقعا متاسفم.
دوباره میزارمش اگه نیومد بهم اطلاع بدین.
ممنون ♥️✨